تماس با ما

فید خبر خوان

نقشه سایت

ثانيه به ثانيه عمر را با لذت سپری کن در هر کار و هر حال کار، تفريح، رانندگی و زندگی فقط در رسيدن به هدف خلاصه نشده ما به اشتباه اينگونه ميانديشيم درسم تمام شود راحت شوم غذايم را بپزم راحت شوم اتاقم را تميز کنم راحت شوم بالاخره رسيدم…. راحت شدم اوه چه پروژه ای… تمام شود راحت شوم تمام شود که چه شود؟ مادامی که زنده هستيم و زندگی ميکنم هيچ فعاليتی تمام شدنی نيست بلکه آغاز فعاليتی ديگر است پس چه بهتر که در حين انجام دادن هر کاری لذت بردن را فراموش نکنيم نه مانند يک ربات فقط به انجام دادن بپردازيم به تمام شدن و فارغ شدن حتی هنگاميکه دستها را ميشوييم نيز ميتوانيم با لذت اينکار را انجام دهيم يکبار امتحان کنيد آب چه زيبا آرام پوست دستتان را نوازش ميکند به آب نگاه کنيد و لذت ببريد و آنجاست که احساس خوب زندگی کم کم به سراغتان ميايد لذت باعث قدرتمند شدن ميشود به طرز باور نکردنی باعث بالا رفتن اعتماد به نفس ميشود لذت بردن هدف زندگی است تا ميتوانی همه کارها را با لذت همراه کن… حتی نفس کشيدن که کمترين فعاليت توست


توقعات خود را کاهش دهید


از اول بگويم که «گفتن» اين روش از «عملي کردن» آن آسانتر است.

توقعات بخشي از زندگي ما هستند که به نظر مي رسد در ما کاملاً جا افتاده اند. اگر بتوانيد توقعات خود را در مورد چگونگي وجود امور حتي تا اندازه اي تغيير دهيد و قلب خود را بگشاييد و پذيراي آنچه که «هست» باشيد، در مسير زندگي آرام تر و بسيار شادتري قرار خواهيد گرفت.

حقيقت اين است که توقعات عامل بسياري از اندوه ها و استرس هاي ما هستند. ما انتظار داريم که اتفاقي به طريقي خاص روي دهد و يا شخصي طور خاصي عمل کند ولي چنين نمي شود، در نتيجه دچار ناراحتي، آشفتگي، نااميدي و نارضايتي مي شويم چون به نظر مي رسد زندگي بر وفق مراد ما يا آن طور که انتظار داريم نيست. پس از سپري شدن زماني طولاني به يک نتيجه نااميد کننده مي رسيم: «دائما آرزو مي کنيم که زندگي متفاوتي داشته باشيم». بعد به جاي آن که نقش خود را در اين جريان فکري در نظر داشته باشيم، زندگي و وضعيت خود را (که مملو از احساس استرس و درماندگي است) سرزنش مي کنيم.

مثال :

يک روز، همسرم مرا در اين مطلب روان شناختي غافلگير کرد. من اصولاً فردي باذوق هستم و يکي از نقاط ضعف من وقتي است که ديگران (بخصوص خانواده ام) برخلاف انتظارم، با ذوق و پر حرارت نباشند. در اين مورد خاص، آن روز، روز گرمي بود و من هيجان داشتم تا با بچه ها به استخر برويم ولي وقتي از بچه ها سوال کردم که آيا با من به استخر مي آيند، به جاي اين که بگويند«چه فکر بکري، پدر ديگر طاقت تحمل نداريم» جواب دادند« اي بابا، کي حال استخر رفتن داره...» اين پاسخ، مرا گيج کرد و هيجانم را از بين برد و يک دفعه اين سؤال از دهانم پريد: «شما چه تان شده ؟» و با اين حرف کار بدتر شد. اما همسرم مداخله کرد و با لبخندي گفت، «آن صحبت تو چه بود که مي گفتي به جاي آنکه اصرار کنيد کارها فقط به يک روش انجام شوند، و فقط يک راه حل داشته باشند، قلب خود را به روي چه شده ها باز کنيد؟» اين حرف براي من کافي بود!

من نمي گويم محبت ها و تمام انتظارات خود را محو کنيد. حتماً پيش خواهد آمد که گاهي بر مسائل خاصي اصرار ورزيد و اين خوب است. اما به ياد داشته باشيد کاهش انتظارات به معناي پايين آوردن استانداردهاي زندگي نيست. کاملاً امکان دارد استانداردهاي بالايي در زندگي داشته باشيم و اين ديدگاه خود را نيز درباره توقعات حفظ کنيم. به ياد داشته باشيد که هدف ما افزايش کيفيت زندگي است و اين که نگذاريم مسائل کوچک بر ما غلبه کنند. اگر بتوانيد اهميت کاهش توقعات خود را متوجه شويد، براي شما تبديل به جالب ترين موضوع مي گردد. بدين ترتيب شما از زندگي خود، آن طور که هست لذت خواهيد برد و با تصورات ايده آل و ترجيحات مختلف، کمتر خود را آزار خواهيد داد.

منبع: از کاه کوه نسازيد

  انتشار : ۲۱ مهر ۱۳۹۷               تعداد بازدید : 50

دیدگاه های کاربران (0)



به آینده امیدوار باش