امروز پنجشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دسته بندی سایت
پیوند ها
ذهن انسان نیز درست مثل کامپیوتر قابل برنامه ریزی است. در این مقاله می خواهیم نشان دهیم چطور می شود برنامه ها و استراتژی های موجود در ذهنتان را دوباره بنویسید تا بتوانید نتایج بهتری در زندگی به دست آورید.
کامپیوتر ذهن انسان
گاهی اوقات خیلی ساده می توانیم اعمال و رفتارهایمان را نادیده بگیریم. به خاطر سرعت بالا و تلاش کمی که برای انجام آنها صرف می کنیم، تصور می کنیم که به خودی خود انجام می گیرند.
اما اینطور نیست. بااینکه رفتارها و اعمال ما خیلی سریع اتفاق می افتند اما به این معنی نیست که برنامه پیچیده ای پشت آن وجود ندارد. درمورد کامپیوترها هم وضع همینطور است. برنامه ها و عملکردهای کامپیوتر آنقدر روان و سریع انجام می شوند که فراموش می کنید برای هر بازده آن یک برنامه تفصیلی نوشته شده است.
کلیه عملکردهای کامپیوتر از توالی دستوراتی تشکیل شده است و این توالی خاص این دستورات است که یک بازده خاص ایجاد می کند. مغز انسان هم خیلی شبیه به این است. نتایجی که روزانه تولید می کنید، ترکیبی از دستورالعمل های خاصی هستند که خودتان در یک زمان خاص به از درون یا بیرون نوشته اید یا به آن عادت کرده اید.
این دستوالعمل ها از پنج منبع اطلاعاتی مختلف گرفته می شوند: حواس پنجگانه.
درنتیجه، همه دستورالعمل های داخلی و خارجی ترکیبی از سیستم های دیداری، شنیداری، بویایی، چشایی و حسی است که پایه و اساس همه تجربیات شما را شکل می دهد. طریقی که این دستورالعمل ها را برای گرفتن یک نتیجه مطلوب دنبال هم قرار می دهید، استراتژی خوانده می شود.
پس استراتژی را می توانیم اینطور تعریف کنیم: توالی حواس پنجگانه که برای ایجاد یک نتیجه خاص به طور مستقل کار می کند.
موفقیت به این بستگی دارد که چه استراتژی هایی را برای گرفتن یک نتیجه دلخواه انتخاب می کنیم و چقدر این استراتژی ها برای ایجاد این اثر مطلوب موثر هستند.
سیستم حواس پنجگانه شما در دو سطح عمل می کند :
1- درونی
2- بیرونی.
مثلاً شما دو نوع تجربه دیداری دارید. اولی آن چیزی است که در دنیای واقعی با چشمان خودتان تجربه می کنید. دومی تصویر درونی است که درون ذهنتان شکل می گیرد.
این مسئله برای بقیه حواس هم صدق می کند. مثلاً شما تجربیات شنیداری درونی و بیرونی دارید.
منتقد درون ذهن شما که معمولاً کلاماً به شما می گوید که چه چیز زندگیتان اشتباه است را می توان همان تجربه شنیداری درونی فرض کنیم.
صداهایی که هر روز جسماً تجربه می کنید را هم می توانیم تجربیات شنیداری بیرونی بدانیم.
در زیر به مخفف این سیستم های حواس اشاره می کنیم:
د.ب = دیداری بیرونی
د.د = دیداری درونی
ش.ب = شنیداری بیرونی
ش.د = شنیداری درونی
چ.ب = چشایی بیرونی
چ.د = چشایی درونی
ب.ب = بویایی بیرونی
ب.د = بویایی درونی
ح.ب = حسی درونی
ح.د = حسی بیرونی
تاثیر اینها در ایجاد نتیجه ای که در زندگیتان دنبالش هستید به دو متغیر بستگی دارد:
• متغیر اول توالی دقیق این سیستم ها است.
• متغیر دوم مقدار مستقیم سیستم ها است. مثلاً اینکه چقدر تجربه شنیداری دارید (صداها چقدر بلند، چقدر سریع، چقدر نرم و آهسته هستند؟).
دستور غذای یک سرآشپز استعاره خیلی خوبی از این سیستم هاست که در کنار هم برای گرفتن یک نتیجه خاص عمل می کنند.
وقتی سرآشپز موادغذایی لازم را داشته باشد، دیگر با اوست که چه مقدار از هر کدام را و با چه ترتیبی استفاده کند. اگر ترتیب را اشتباه کند یا مقدار درستی از هر ماده استفاده نکند، آنوقت نتیجه مطلوب در غذای او حاصل نخواهد شد.
درمورد مغز هم همینطور است. برخی روانشناسان عقیده دارند که اگر آن نتیجه ای که می خواهید را در زندگی نمی گیرید، فقط به این دلیل است که سیستم های حواس شما به ترتیب درست و به مقدار صحیح استفاده نشده اند.
تجارت الکترونيک (e-commerce) سالانه بيش از 500 ميليارد دلار گردش مالي تجارت جهاني را در اختيار دارد. اين نوع خاص از تجارت که از اوايل دهه 90 ميلادي آغاز شد ، به دليل سهولت در بکارگيري آن و داشتن مولفه هايي مانند سرعت ، دقت و امنيت ، از مشتري مداري بسياري برخوردار شد که در اينترنت ،نمونههاي زيادي از آن را مي توان مشاهده کرد.
سايت هايي مانند ebay.com يا amazon.com يا بخش خريد و فروش گوگل froogle.com به عنوان برترين هاي تجارت الکترونيک در وب شناخته مي شوند.
در اين نوشتار قصد داريم تا راهکارهاي مهم در کسب موفقيت در تجارت الکترونيک را براي خوانندگان محترم ، تشريح کنيم. اين نکته ها مي تواند راهگشاي خيلي از موفقيتهاي بزرگ ، در فرمت هاي ساده باشد.
نکته اول :
فرصت را غنيمت شمريد_ ميانگين زماني که يک کاربر اينترنت به مرور يک صفحه اختصاص مي دهد ، حداکثر 46 ثانيه است در طي همين 46 ثانيه است که يک تجارت برخط ميبايستي مشتري را جذب و با يک پيشنهاد مختصر معامله را تمام کند. يعني از زماني که يک کاربر وارد سايت مي شود تا يک کالا را مي بيند و نهايت انتخاب مي کند و سپس هزينه اعتباري آن را پرداخت ميکند، نبايد بيش از اين زمان ، زمان سپري شود. فرايند مشاهده - بررسي - انتخاب و خريد ، مراحل 4 گانه بهينه در تجارت الکترونيک سريع و موفق را نشان مي دهد.
موتورهاي جست و جو ، فهرستهاي طبقه بندي موضوعي کالا ، طبقه بندي دسته اي کالا و مانند آنها، همه و همه ، راههاي سريع تر رسيدن به هدف را در تجارت الكترونيك هدف قرار مي دهند.
سايتي که براي تجارت الکترونيک راه اندازي مي کنيد بايد به گونه اي چيدمان شده باشد ، که يک کاربر بتواند در عرض 46 ثانيه جنس مورد نظر را مشاهده و قيمت آن را بررسي و در فرم درخواست خريد ، آن را وارد کند.
رقابت در دنياي مجازي روز به روز درحال افزايش است . به گزارش Verisign ، ثبت دامنه در سال 2003 ، 16 درصد رشد داشته است . از مجموع دامنه هاي ثبت شده در يک نمونه 60 ميليوني تا کنون بيشترين سهم از آن دامنه هايي با پسوند com. بوده است.
تاکنون بيش از 50 ميليون، دامنه (DOMAIN) در اينترنت ثبت شده اند که يک دهم درصد آن ، متعلق به ايرانيان است . هر يک سايت مخصوص به خود را دارند و شيوه خاص در تجارت الکترونيک را به کار بسته اند . پس در اين بازار آشفته براي رسيدن به يک موفقيت الکترونيک چه بايد کرد ؟
نکته دوم :
به اهداف خاص فکر کنيد. شناخت مشتري و تحليل رفتار سازماني آن در دنياي مجازي ، يک اصل مهم براي مديران سايت هاي تجارت الکترونيک است. مشتريانتان را بشناسيد و خواسته هاي آنها را که رقبايتان توجهي به آنها نداشته اند را برآورده سازيد. ebay يک نمونه بارز است. اين سايت خيلي سريع به مردمي که خواستار کسب درآمد بيشتر از طريق خريد و فروش کالاهاي دسته دوم بودند، معرفي شد.
ebay به ضرورت ايجاد چنين محيطي که خريداران و فروشندگان با يکديگر ملاقات و معامله كنند پي برد. فناوري تجارت الکترونيک به ebay در جهت ايجاد فضايي برا ي پاسخگويي به تقاضاي عمومي کمک کرد و ساير مواردي که راجع به آن شنيده ايد، داستاني بيش نيست.
زماني که تجارت برخط را شروع مي کنيد کوچک اما درست شروع کنيد . حرکت درست بسيار مهم و کاربردي است . از همه مهمتر ، توجه به نکاتي است که خيلي ها به آن توجه نکرده اند.
مثلا شرکتwww.godiva.com، براي افزايش فروش شکلات در سايت مشهور خود ، سر در مغازه هاي خود را به صورت اينترنتي طراحي کرده است و براي خريداران شکلات در وب ، امتيازات خاصي قائل شده است که خيلي ها در زمينه شکلات به آن فکر هم نکرده اند_ مثلا سايت آمازون، براي ارتقاي فروش کتاب در سايت خود، به مديران سايتهاي اينترنت که بتوانند مشتري به سايت آمازون آورند و باعث خريد محصولات آن شوند، كارمزد پرداخت مي کند.
نکته سوم :
برنامه ريزي تجاري قوي. آگاهي کاملي از منبع درآمد تان ، يکسان کردن حسابهايتان ، ساير نکات راهبردي در زمان شروع تجارت برخط و برنامه ريزي مراحلي که شما را به موفقيت نزديک خواهد کرد، را بايد داشته باشيد.
شما بايد زمان مناسبي را براي توسعه تجارت خود و برنامه ريزي در جهت دستيابي به منابع درآمد جديد انتخاب کنيد . تجارت اينترنتي تاريخچه تکان دهنده اي دارد که تحولات فجيعي را با سرعتي شگفت انگيز ايجاد کرده است . براي رويارويي با چنين تحولاتي آماده باشيد و برنامه ريزي دقيقي براي پشت سر گذاشتن چنين لحظات تکاندهنده اي را داشته باشيد.
تعيين يک برنامه کاري مبتني بر IT، يعني توجه به نيازها ، اهداف و طريقه رسيدن به اهداف که نيازمند کسب مشاوره از نخبگان و ايجاد فضاي الکترونيک درستي است.
نکته چهارم :
نرم افزار تجارت الکترونيک تاجر پسند. همواره نرمافزاري را انتخاب کنيد که مديريتي آسان داشته باشد و امکان تمرکز شما را بر روي هسته فعاليتهاي تجاريتان فراهم سازد.
اين نرم افزار نيازهاي تجاريتان را برآورده ميسازد. راه حل تجارت الکترونيک، نرمافزاري را باتوجه به نياز، امنيت و انعطافپذيري آن انتخاب مي کند.
روي راه حلي سرمايه گذاري کنيد که نه تنها نيازهاي فعلي شما را برآورده مي سازد، بلکه براي نيازهاي آينده تجاري خود نيز بتوانيد از آن استفاده کنيد. برنامه هاي مديريت سايت هاي تجارت الکترونيک زيادي امروز در دسترس هستند. سعي نکنيد در اين راه ارزانترين نرم افزار را انتخاب کنيد.
سعي کنيد بهترين نرم افزاري که نيازهاي مخاطبان شما را در خريد راحت ياري ميکند ، انتخاب کنيد. يک نرم افزار خوب بايد:
1 - امکان مديريتي خوب و راحتي را به صورت برخط بر روي سايت تجارت الکترونيک بدهد.
2 - امکان خوبي براي توليد فروشگاه هاي مختلف با زيرمجموعه هاي ديگر داشته باشد.
3 - سبد هاي خريدي که تعريف مي شود، قابل مديريت شدن باشد.
4 - با خدمات اعتباري جهاني بخوبي قابل ارتباط باشد.
5 - هر نوع تعريف کاربر پسندي را در صورت نياز شما ، بتواند برآورده کند.
نکته پنجم :
يک فروشگاه اينترنتي متفاوت ايجاد کنيد. خاطرات بصري ماندگاري بيشتري نسبت به خاطرات نوشتاري دارد. اسمي که براي سايتتان انتخاب مي کنيد، براي موفقيت شما در تجارت برخط اهميت بسزايي دارد. از طريق ايجاد يک فروشگاه الکترونيک که با خواستهها و ناخواسته هاي هر کدام از مشتريانتان مطابقت دارد، بازخوردهاي بهتري بگيريد. البته نامي مثل www.ketabmetab.com نام خوبي نيست.
چرا که يک اصطلاح فارسي را در دامنه به کار برديد که معلوم نيست براي کاربر خارجي قابل فهم باشد يا نه.
مشتريان خود را بهتر بشناسيد وطراحي آرمهاي بي نظيري با استفاده از ترکيبات رنگي جالب ، طرح بندي سايت، و طراحي لوگو را در برنامه کاري خود قراردهيد .
براي کسب موفقيت در اينترنت ، درايجاد يک ذهنيت مثبت براي مشتريانتان متفاوت باشيد (البته مبهم نباشيد).
نکته ششم :
فروشندگان فعال خود را قوي سازيد. ابتدا براي جذب مشتري اهداف خودرا تبليغ کنيد .فروشگاه اينترنتي خود را به صورتي طراحي کنيد که يک بازديدکننده، زماني که فروشگاه شما را ترک مي کند از خصوصيات کالاهاي شما با خبر باشد حتي اگر تمايلي به خريد آنها نداشته باشد.
براي روشن شدن موضوع فرض کنيم که شما فروشنده برخط گل بخصوصي مانند رز قرمزتازه هستيد. فروشگاه برخطتان را طوري طراحي کنيد که وقتي بازديد کننده فروشگاه شما را ترک مي کند از ويژگي کالاي شما باخبر باشد. هر چند که ممکن است بخش گلهاي رز قرمز را نديده باشد.
بنابراين هر زمان که او بخواهد گل رزقرمز بخرد به احتمال زياد سري هم به فروشگاه شما مي زند.
از اولين خدمات در فروشگاه اينترنتي شما مشخص کردن بهترين کالا و خدماتتان است.
نکته هفتم :
نگذاريد که مشتريانتان شما را فراموش کنند. مديريت روابط با مشتري دردرجه اول اهميت قراردارد ، به ويژه زماني که شما در تلاش براي ايجاد حداقل سقف مشتري پايدار هستيد . روشهاي تازه اي را براي اطلاع رساني به مشتريان قبلي در خصوص محصولات جديد و آخرين به روز رساني سايت برگزينيد. راه حل انتخابي شما براي تجارت الکترونيک بايد قواعدي براي يکپارچهسازي فرايندهاي CRM داشته باشد.
روشهاي ارتباطي جديدي را براي ارتباط با مشتريانتان اتخاذ کنيد . رضايت مشتريان براي ايجاد فروشي ثابت موفقيت شما را در فروش برخط تضمين مي کند.
با اجراي بازاريابي هوشمندانه حضور خود را در اينترنت احساس کنيد . بهينه سازي براي موتور جستجو را در سايت خود اجرا کنيد. بهينه سازي يعني آنکه کاري کنيد تا سايت شما در موتورهاي جست و جوي مشهور وب مانند ياهو و گوگل ، شناخته شود.
براي اين کار بايد جنسهاي بيشتر ، تنوع بيشتر و امکان حضور بيشتري را براي کاربران وب مهيا کنيد. کلمات کليدي مناسبي را به نسبت موضوع صفحات سايت خود ، در تگ هاي سورس صفحه قرار دهيد.
اکثريت خريداراني که از سايت شما بازديد مي کنند، آن را در ميان سه يا چهار صفحه اول نتايج جستجو يافتهاند. ميتوانيد براي اين کار از شرکتهاي متخصص بازاريابي و موتورهاي جستجو استفاده کنيد يا اينکه خودتان بازاريابي اينترنتي را انجام دهيد . با وب سايتهايي که تمامي خدمات و محصولات را دراينترنت ارائه مي دهند همکاري کنيد. اين به افزايش حضور شما در محيط وب براي ارتقاء رتبه سايت در موتورهاي جستجو و همچنين ازدياد مشتريانتان کمک مي كند.
جذب مشتري تنها از طريق يک بازاريابي زيرکانه حاصل مي شود.
منبع: ماهنامه علمی - آموزشی تدبیر
۱) « زمان » در حال گذر است
زمان در حال گذر است ، یعنی به هیچ وجه نمی توان آنرا ذخیره نمود . به عبارت دیگر ، زمان را فقط
می توان « استفاده» کرد ، و تنها تصمیمی که در مورد آن می توانیم بگیریم ، این است که « چگونه » از وقت خود استفاده کنیم ؟ ما می توانیم وقت خود را برای کارهای کم ارزش یا امور ارزشمند صرف کنیم . درهر صورت ، زمانی که می گذرد ، برای همیشه از دست رفته است
۲) صرف « زمان » ، غیر قابل اجتناب است
قانون دوم این است که ، صرف زمان ، غیر قابل اجتناب است . هر کاری نیاز به صرف زمان دارد. فرقی نمی کند که این کار، نگاه کردن از پنجره به سمت بیرون باشد یا چند دقیقه خوابیدن بیشتر در رختخواب .
در هر صورت، هر کدام از این کارها ، مقدار مشخصی از زمان را به خود اختصاص می دهد . طبق قانون ۹۰/۱۰ ، اگر شما ۱۰ % از وقت خود را صرف برنامه ریزی برا ی کارهای خود بکنید ، موجب ۹۰ % صرفه جویی در میزان تلاش لازم برای رسیدن به اهدافتان خواهد شد .
۳) « زمان » بی همتاست
قانون سوم این است که ، زمان بی همتاست و هیچ چیز نمی تواند جای آنرا بگیرد . این موضوع ، بخصوص در مورد ارتباطات و روابط شما با دیگران صادق است . صرف وقت ، تنها پول رایج و ارزشمند در روابط شما با افراد خانواده ، دوستان ، مشتریان و همکارانتان است و هیچ چیز نمی تواند جایگزین آن شود . افراد موثر و کارآمد ، همیشه در تلاشند که موقعیتهای زمانی خاصی را ایجاد کنند تا بتوانند وقت خود را با افرادی که در زندگیشان با اهمیتند ، صرف نمایند . از نظر فرزندان شما ، « عشق » دقیقا ً با صرف زمان با آنها معنا می شود . این موضوع در مورد همسرتان نیز صادق است.
ما ، دیگران را دقیقاً به همان اندازه ای دوست داریم که وقت خود را صرف آنها می کنیم .
هر چه بیشتر وقت خود را با فرد دیگری ( بخصوص با اعضای خانواده تان ) بگذرانید ، درک متقابل شما از یکدیگر بیشتر شده و روابطتان گسترش و عمق بیشتری خواهند یافت . اگر آن قدر گرفتار باشید که نتوانید برای فرزندتان وقت بگذارید، کم کم ارتباط او با شما قطع خواهد شد و به دنیای شخصی خودش پناه خواهد برد .
۴) « زمان » کلید تکامل است
قانون چهارم این است که ، برای کامل شدن در هر کار و رسیدن به نقطهٔ پایانی اهدافتان ، ناگزیر از صرف وقت هستید . به عبارت دیگر ، یکی از مهمترین کارهایی که در مورد اهدافتان باید انجام دهید ، این است که ، با دقت ، میزان وقتی که برای رسیدن به آن هدف لازم است را محاسبه کرده و به آن اختصاص دهید . اگر چنین زمانی را به آن اختصاص ندهید، نتیجه این خواهدبود که کار را نیمه کاره و قبل از رسیدن به هدف رها خواهید کرد . پس باید این زمان را با دقت محاسبه کنید .
● تمرین عملی :
از امروز تصمیم بگیرید که زمان خود را بجای کارهای کم ارزش ، صرف امور با ارزش کنید و این تصمیم را به اجرا در آورید .
برنامه ای بریزید که بتوانید وقت بیشتری را با افرادی که در زندگیتان مهم محسوب می شوند ، صرف کنید.
دکتر سید محمد رضا حکیمیان
همیشه پیش خود فکر میکنیم که غافلگیر زمان میشویم، چرا برای ما این اتفاقات بیشتر رخ میدهد و نه دیگران؟ چرا زمانی که آمادگی این اتفاقات را داریم رخ نمیدهند؟ و زمانی پیش میآیند که آمادگی آن را نداریم؟
همیشه پیش خود فکر میکنیم که غافلگیر زمان میشویم و زمان آن طور که باید و شاید به ما اجازه نمیدهد کارهای که در ذهن و شاید حتی در رویاهای خود میپرورانیم به انجام برسانیم. بهترین فرصتها و یا بدترین آنها همیشه زمانی رخ میدهد که انتظار و امادگیاش را نداشتهایم. حتما شما هم با چنین موقعیتهای دشواری روبه رو شدهاید و توضیحات گفته شده را به راحتی درک میکنید. چرا چنین میشود؟ چرا برای ما این اتفاقات بیشتر رخ میدهد و نه دیگران؟ چرا زمانی که آمادگی این اتفاقات را داریم رخ نمیدهند؟ بلکه زمانی پیش میایند که آمادگی آن را نداریم؟
پاسخ همهی این سئوالات در بحثی به نام "مدیریت زمان" نهفته است. مدیریت زمان یعنی چی؟ و این بحث به چه معناست؟ یعنی اینکه از فرصتهای و لحظههایی که داریم بهترین استفاده را داشته باشیم، حتی زمانی که منتظر چنین پیشامدی نباشیم. شاید این صحبتها به نظرتان تکراری باشد اما یک تفاوت دارد و آن این است که راه کارهایی ارائه دادهایم تا شما بتوانید از زمان خود استفاده بهینه داشته باشید:
1. لازمهی و شرط اصلی مدیریت زمان این است که شما هدفهای اصلی زندگی خانوادگی و شخصی خود را مشخص کنید و بهترین روش این است که هدفتان را بنویسید و در این امر برنامهریزی، دقت و تلاش زیادی را به خرج دهید تا بتوانید به اهداف خود نایل شوید چون اگر یکی از عاملهای گفته شده نباشد در راه سر در گم خواهید شد.
2 . رسیدن به هر هدفی حتی خیلی کوچک نیاز به زمان مناسب دارد و به تدریج صورت میگیرد، اگر تلاش لازم را انجام میدهید ولی به نتیجهای که میخواهید نمیرسید، ناراحت و نگران نشوید به تلاش خود ادامه دهید. تلاشهای ما همانند مثال یک درخت و باغبان آن است. ما باغبان و تلاشهایمان مانند یک درخت است. باغبان درخت خود را آبیاری میکند، مواظب آن است تا در فصل مناسب از میوههای درختش استفاده کند و انتظارات خود را برای فصل تابستان نگه میدارد و این امید را ندارد که درختش در فصل زمستان به او میوه بدهد. پس شما هم تلاش خود را بکنید اما منتظر باشید تا زمان باروری درختتان فرا برسد.
3. رسیدن به هر هدف نیازمند انجام چندین فعالیت کوچکتر است. شما باید چندین قدم کوچکتر را بردارید تا به اهداف بالاتری برسید. تلاش میکنیم ریز..ریز همانند ابر که همه میدانیم ابر حاصل تلاش قطره قطرههای اب است تا تبدیل به ابری پربار میشود. پس یادمان باشد برای پر بار شدن ابر باید از قطره قطرههای اب شروع کنیم.
4. بدون داشتن هدفهای قابل وصول و مشخص شما نمیتوانید درباره مدیریت زمان خود تصمیم بگیرید. پس هدفهایی را در نظر داشته باشید که بتوانید به آنها برسید، نکتهی مهمی که در اینجا حائز اهمیت است این است که در حد تلاشتان، رزو و هدف داشته باشید نه کمتر نه بیشتر. زیرا اگربیشتر از تلاشتان ارزو داشته باشید چون به آنها نمیرسید دچار سرخوردگی و افسردگی خواهید شد.
5. برنامههای زمانی در خانواده تا حدودی به برنامههای زمانی یکایک اعضای خانواده بستگی دارد. اگر برنامهریزی و هدفی برای زندگی شخصی و خانوادگی خود دارید این کار مستلزم همکاری و یاری تمام اعضای خانواده است.
6. اگر هدفی را دارید که گروهی است و لازمهی آن تلاش تمام اعضای گروه است متناسب با توان خود و اعضای گروه گام بردارید نه خیلی سریع نه کند.
7. اولویتها در یک زمان تغییر پذیرند ولی لازم است در هر زمانی اولویتها را بازنگری کنید و تغییر دهید. گاهی تلاشهای شما فراتر از آن که پیش بینی میکردید میرود پس در این جا و در این مرحله باید تغیری دراهداف خود ایجاد کنید. و یا بر عکس متوجه میشوید که قادر به تلاش در این حد نیستید پس در اهداف خود یک باز نگری داشته باشید.
8 . از همسرتان و یا والدین خود انتظارات افراطی نداشته باشید. به طور کلی افراد کمال طلب آماده مساحمه و اتلاف وقت هستند. این گونه از افراد با ادعای اینکه کسی به آنها کمک نکرده و زمینه موفقیت آنها را فراهم نکرده است کارهای خود را توجیح میکنند. درسته که کمک و مساعدت دیگران در موفقیتهای ما نقش دارد اما این نقش تا حدودی اهمیت دارد و بیشتر درصد موفقیت به تلاشهای خود فرد بستگی دارد.
9 . برای برنامهریزی بهتر اوقات خود نیاز به توجه به خود، همسر و یا افرادی که میتوانند به شما کمک کنند دارید. زیرا تشویق و دلداری و مساعدت دیگران نقش بسزایی در پیشرفت سریع تر شما دارد .
10 . سعی کنید بعضی از باورهای نادرست درباره مدیریت ناکارآمد زمان را در ذهن خود از بین ببرید. مثلا خیلی از افراد میگویند از فلان روز یا از فلان تاریخ شروع میکنم به درس خواندن، شروع میکنم به کار کردن یا.. نه اینها همه باورهای غلط است. از همین امروز تصمیم بگیرید و تلاش خود را شروع کنید به امید آیندهای واهی نباشید. چون اگر منتظر چنین روزی باشید هیچ وقت، چنین روزی فرا نمیرسد.
11 . در گذشته توقف نکنید و افقهای زیبایی را برای خود ترسیم کنید. تنها از گذشته خود درس بگیرید و به عنوان موتوری برای حرکت به جلو از آن استفاده کنید نه برای حرکت به عقب.
12. این باور را درخود ایجاد کنید که شما مسئول زندگی و اعمال شخصی خود و خانواده تان هستید. بعضی از افراد عادت دارند همیشه مشکلات و سختیهای که برایشان در جریان زندگی پیش میآید را به گردن دیگری میاندازند برای اینکه خود را تبرئه کنند راهی بهتری از این را نمیشناسند. اگر متاهل باشند، تقصیرات را به گردن همسر خود میاندازند، و اگر مجرد باشند، پدر و مادر خود را مسئول تمامی این مشکلات میدانند. اما این موضوع ا را باور کنید که تنها شما و شما هستید که مسئول تمامی مصائب و مشکلات زندگی خود هستید. پس برای حل آنها باید خودتان به تنهایی گام بردارید.
تهیه و ترجمه: گروه سبک زندگی سیمرغ
از اول بگويم که «گفتن» اين روش از «عملي کردن» آن آسانتر است.
توقعات بخشي از زندگي ما هستند که به نظر مي رسد در ما کاملاً جا افتاده اند. اگر بتوانيد توقعات خود را در مورد چگونگي وجود امور حتي تا اندازه اي تغيير دهيد و قلب خود را بگشاييد و پذيراي آنچه که «هست» باشيد، در مسير زندگي آرام تر و بسيار شادتري قرار خواهيد گرفت.
حقيقت اين است که توقعات عامل بسياري از اندوه ها و استرس هاي ما هستند. ما انتظار داريم که اتفاقي به طريقي خاص روي دهد و يا شخصي طور خاصي عمل کند ولي چنين نمي شود، در نتيجه دچار ناراحتي، آشفتگي، نااميدي و نارضايتي مي شويم چون به نظر مي رسد زندگي بر وفق مراد ما يا آن طور که انتظار داريم نيست. پس از سپري شدن زماني طولاني به يک نتيجه نااميد کننده مي رسيم: «دائما آرزو مي کنيم که زندگي متفاوتي داشته باشيم». بعد به جاي آن که نقش خود را در اين جريان فکري در نظر داشته باشيم، زندگي و وضعيت خود را (که مملو از احساس استرس و درماندگي است) سرزنش مي کنيم.
مثال :
يک روز، همسرم مرا در اين مطلب روان شناختي غافلگير کرد. من اصولاً فردي باذوق هستم و يکي از نقاط ضعف من وقتي است که ديگران (بخصوص خانواده ام) برخلاف انتظارم، با ذوق و پر حرارت نباشند. در اين مورد خاص، آن روز، روز گرمي بود و من هيجان داشتم تا با بچه ها به استخر برويم ولي وقتي از بچه ها سوال کردم که آيا با من به استخر مي آيند، به جاي اين که بگويند«چه فکر بکري، پدر ديگر طاقت تحمل نداريم» جواب دادند« اي بابا، کي حال استخر رفتن داره...» اين پاسخ، مرا گيج کرد و هيجانم را از بين برد و يک دفعه اين سؤال از دهانم پريد: «شما چه تان شده ؟» و با اين حرف کار بدتر شد. اما همسرم مداخله کرد و با لبخندي گفت، «آن صحبت تو چه بود که مي گفتي به جاي آنکه اصرار کنيد کارها فقط به يک روش انجام شوند، و فقط يک راه حل داشته باشند، قلب خود را به روي چه شده ها باز کنيد؟» اين حرف براي من کافي بود!
من نمي گويم محبت ها و تمام انتظارات خود را محو کنيد. حتماً پيش خواهد آمد که گاهي بر مسائل خاصي اصرار ورزيد و اين خوب است. اما به ياد داشته باشيد کاهش انتظارات به معناي پايين آوردن استانداردهاي زندگي نيست. کاملاً امکان دارد استانداردهاي بالايي در زندگي داشته باشيم و اين ديدگاه خود را نيز درباره توقعات حفظ کنيم. به ياد داشته باشيد که هدف ما افزايش کيفيت زندگي است و اين که نگذاريم مسائل کوچک بر ما غلبه کنند. اگر بتوانيد اهميت کاهش توقعات خود را متوجه شويد، براي شما تبديل به جالب ترين موضوع مي گردد. بدين ترتيب شما از زندگي خود، آن طور که هست لذت خواهيد برد و با تصورات ايده آل و ترجيحات مختلف، کمتر خود را آزار خواهيد داد.
منبع: از کاه کوه نسازيد
1 - خود را بشناسيد
امروزه پيشنهاد سقراط در قرن پنجم قبل از ميلاد که در آن متني بر خودشناسي ارائه شد به قوت خود پا برجاست. اهداف احساسات و محدوديت هاي خويش را بشناسيد و با آرامش با آنها برخورد نماييد. خواه از طريق مطالعه، خواه از طريق انديشيدن و تفکر، سعي کنيد بعضي راه هايي را که باعث شناخت شما از خودتان مي شود و اين که چه چيزهايي شما را خوشحال مي کند پيدا کنيد. چنانچه به اين توصيه عمل کنيد، بهتر قادر به کنترل زندگي و مشکلات پيش روي خود خواهيد بود.
2 - به خودتان ارزش بدهيد و به خود اعتماد داشته باشيد
ممکن است سخت به نظر برسد اما سعي کيند رفتارتان گوياي اين باشد که از خودتان مواظبت مي کنيد. حتي اگر هميشه احساس عدم اطمينان مي کنيد، برخورد و رفتار مثبت را به دنياي اطراف هديه دهيد. برخورد مردم با شما متأثر از رفتار و پوشش شماست. بنابراين خود ارزشي و خود اعتمادي را به نمايش بگذاريد تا احترام را براي شما به ارمغان آورد.
3 - بيش از حد توان تان کار نکنيد
همه ما با سخت کوشي، خواهان تأمين امنيت و رفاه خانواده مان هستيم. اما مهم اين است که تعادل را در زندگي حفظ کنيم. معمولاً آن چه از نظر مالي دنبال مي کنيم با آن چه که تحقق مي يابد يکسان نيست. اگر براي شما تأمين معاش مهمتر از صرف وقت با عزيزان يا لذت بردن از زندگي است، بهتر است در تعيين اولويت ها بازنگري کنيد. سعي کنيد برقراري تعادل را از کسي که بين زندگي شغلي و خانوادگي اش اين توازن را ايجاد کرده بياموزيد يا اين که با خانواده يا دوستانتان راجع به تأثيرات شغلي تان بر روي آنها صحبت کنيد.
4 - از افراد منفي دوري کنيد
از ارتباط مسموم که در شما احساس ناراحتي، عصبانيت يا ناامني مي کند اجتناب کنيد. حتي المقدور ارتباط خويش را با کساني که براي شما افسردگي به ارمغان مي آورند به حداقل برسانيد، کساني که اکثراً محبت هاي دريافتي را بدون پاسخ مي گذارند و يا کساني که دائماً از شما انتقاد مي کنند. صداقت سخنان چنين افرادي را مورد ارزيابي قرار دهيد تا ببينيد که ميزان حقايق موجود در سخنانشان تا چه حد براساس ارتباطي مثبت و خوش بينانه است. اگر کساني شما را تحت فشار رواني قرار مي دهند صريحاً از آنها بخواهيد شما را رها کنند.
5 - مثبت فکر کنيد
سعي کنيد از حداکثر توانايي هايتان استفاده کنيد و به قدرت خويش اتکا کنيد. علايق شخصي تان را با مطالعه و رفتن به کلاس توسعه دهيد. علايق جديد را امتحان کنيد و شکست هايتان را به کار گيريد.
همه ما بخشي از اوقاتمان را از دست داده ايم اما افراد موفق از شکست هايشان درس گرفته اند و مغلوب شکست شان نشده اند. اگر شما توانايي هايتان را به خوبي افزايش دهيد و نقش مثبتي داشته باشيد واقعاً قادر به تغيير موقعيت هاي منفي به موقعيت هاي مثبت خواهيد بود.
6 - ورزش، ورزش، ورزش
يک رژيم غذايي مناسب و قدري فعاليت بدني روزانه، اعم از اين که پياده روي آرام باشد يا کار بيرون، فشار و
اضطراب را تخفيف مي دهد و روحيه را شاداب نگه مي دارد. ورزش و تمرينات بدني، افراد را از احساس برتري طلبي رهايي و توانايي هاي سرکوب شده ذهن را ترقي مي دهد. همين امر منجر به جلوگيري از افسردگي مي شود. براي اشخاص متفاوت ورزش هاي مناسب آنها وجود دارد. تمرينات کششي و يوگا براي تخفيف فشار بسيارمناسبند. بعضي تمرينات نيز مي توانند به رفع عصبانيت کمک کنند. البته ورزش بيرون از منزل فوايد مضاعفي دارد، نور آفتاب در بهبود روحيه و تخفيف افسردگي کمک مؤثري محسوب مي شود.
7 - بخشي از اوقاتتان را تنها بگذاريد
«لذت بردن از جمع دوستان» و «تنهايي» دو بخش از زندگي اند که براي تقويت روحيه بسيار مهم اند.
علاوه بر گذراندن 20 دقيقه در حمام ، گوش دادن به موسيقي يا خروج از منزل به قصد لذت بردن از طبيعت، زماني رابراي لذت بردن از تنهايي خويش صرف کنيد. چنانچه اين امر را سخت يافتيد ممکن است با توسل به اجتماع از مشارکت در موضوعات مهم دوري کنيد.
8 - به ديگران کمک کنيد و اجازه دهيد ديگران به شما کمک کنند
وقتي مشکلاتتان طاقت فرسا به نظر مي رسد نشان دهيد که کمک ديگران مي تواند اضطراب و دلواپسي شما را برطرف کند، بنابراين مشکلاتتان را کاملاً در منظر ديگران قرار دهيد. کمک بلاعوض در مسائل اجتماعي يا کمک به دوستان نيز مي تواند به نفع شما تمام شود. اگر در مقابل کمکي کم دريافت کرده ايد به همان ميزان به ديگران مساعدت نماييد. به اين ترتيب جمعيت مناسبي از دوستان و اقوامي را در اطراف خود جمع مي کنيد که شريک اوقات خوش شما هستند و مددکاران زمان تنگي و سختي تان.
9 - ارتباط و مراودات
با روشي روشن و در عين حال همراه با آرامش و متانت، احساساتتان را نسبت به خانواده، دوستان و مدرسه و دانشگاه تان بيان کنيد و با دقت کامل به جواب آنها گوش فرا دهيد. هرگز خود را تحت فشاري که ناشي از عدم بيان احساساتتان است قرار ندهيد. چرا که اين فشار، انفجار ناگهاني در پي خواهد داشت و ديگران شما را به «عصبانيت» خواهند شناخت.
عصبانيتي را که باعث پريشاني و دانستن نقاط ضعف شما مي شود کنترل کنيد. هرگز اجازه ندهيد ديگران ذهن شما را بخوانند.
10 - موقع احتياج، کمک بطلبيد
افرادي را پيدا کنيد که هنگام مشکلات بتوانيد با آنها مشورت کنيد. چنانچه پس از مشورت با دوستانتان و خانواده، مشکلات تان همچنان طاقت فرسا جلوه مي نمايد و احساس عدم آرامش مي کنيد، با مشاوريني صحبت کنيد که خواهان کمک و ياري به شما هستند. اگر احساس عدم امنيت، نگراني يا ناراحتي و پريشاني مي کنيد فوراً از يک مشاور متخصص کمک بگيريد.
به باور آبراهام مزلو، انسان خودشکوفا و برخوردار ازسلامت روانی باید این معیارها را رعایت کند: